کتاب سرخ

ساخت وبلاگ

دیدم زمین دنیای ماتم شد

دیدم که ساعت از زمان جا ماند

دیدم که ساحل یاد دریا کرد

در حسرت دیروز فردا ماند

*

*

*

خالق چرا قصد فنا کرده

انگار میل جنگ و خون دارد

حالش بدست و مرگ می خواهد

آن مرد زنجیری جنون دارد

*

*

*

حال بدم امروز تب کرده

پاشویه می خواهد از این دنیا

هذیان افکارم تبسم کرد

عاشق شدم امروز نه فردا

*

*

*

من یک کتاب تازه از بوچی

دروازه های جان من پیداست

در پشت باروهای غمگینم

یک چوب دار تا ابد زیباست

*

*

*

تکرارها بوی علف دارد

مثل صدای یک حباب سرخ

یادم نمی آید ، کجا خواندم؟

شاید میان یک کتاب سرخ

*

*

*

آگاهی خالق چه نمناک است

یادش نمی آید کجا بوده

تنها قصاوت یادگارش بود

از ابتدا سمت خطا بوده

*

*

*

پیغمبری از حنس ایوبم

پاسخ به من را خوب گم کردی

خارج شو از راه خطا دیگر

حالا زمانش هست برگردی

#طاهر_ابرقوئی

آبان 1402

طوفان عشق...
ما را در سایت طوفان عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taher89 بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1402 ساعت: 0:11