گفتی تو را برای خودم می خواهم و بمان

ساخت وبلاگ
تا عشق مرده را به درک راهیش کنم
این قلب خسته را به دعا کاریش کنم
با خنده های او دلم انگار پر ز شور
آماده میشدم که وفاداریش کنم
با گریه های او دلم از غصه می گسست
می خواستم بمانم و یاریش کنم
او رفته و دل سنگش چه سرد سرد
با دیگری چه زود گرم‌ ، من زاریش کنم؟
بی بود او دل مستم چه بی رمق
من‌ را رسد چه خیر عزاداریش کنم ؟
اما چه سود اصل نبود آنچه می نمود
مهری نمانده در رگم جارییش کنم
گفتی تو را برای خودم می خواهم و بمان
من ماندم و تو رفته ای ، نگهداریش کنم؟

طوفان عشق...
ما را در سایت طوفان عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taher89 بازدید : 262 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 18:04