Taher:وقتی دوباره صدایت را شنیدم انگار زبانم از سخن ایستاده بودنمی دانم از شادی شنیدن صدایت بود یا از غمدوری ، چندین بار بغض کردم ، بغض کردی۴۰ روزی که ۴۰ سال گذشتتنها امیدم اینست که میگویند شبیه ایوبیحافظ هم گفت صبر کنتو هم گفتی صبر کنقلبم سنگین شده اما از پنهان کردن رازت۶ ماه گذشته که راز من شدیدل تنگ موهای بافته و نازت شده امبرایم بخندی آخم کنی ، قهر کنی و امان از آشتی کردنتدوست داشتن را عشق را با تو شناختم جان جانان ,میکنم,بیایی ...ادامه مطلب